نوشته شده توسط : امیر ائلخان
آقای جعفری مدیر عامل باشگاه تراکتور سازی اخیرا با انتشار بیانیه‎ای خواستار حمایت مالی هواداران از باشگاه شد. همیشه این جور بازگشتن‎ها به سوی مردم برای من جالب بوده است. من با خواندن این بیانیه از دو جهت غمگین شدم: 1. چه بلایی بر سر تیم محبوب تراختورسازی خواهد آمد و 2. پیش‎ترها ایشان بیانیه صادر کردند که هواداران شرکت کننده در تهران یا شهرهای دیگر ارتباطی با باشگاه ندارد و...


وقتی از وضعیت‎های پیش آمده درمانده می‎شویم به سوی مردم باز برمی‎گردیم. همیشه مردم‎اند که می‎توانند آخرین گره‎ها را باز کنند. همین مردم هم چنان از ورود به استادیوم مشکلات زیادی را تحمل می‎کنند،- از خدمات ترابری همچنان بی‎بهره‎اند،- صدای اعتراض‎شان به گوش کسی نمی‎رسد. آقای جعفری اخیرا گفته بود که اعتراضی به محرومیت کرار نخواهیم داشت.

پرسش من این است که، چه حسابی روی مردم می‎توان باز کرد در حالی که در اولویت چندم تصمیمات قرار دارند؟ نه تنها او، بلکه دیگر دست اندرکاران باشگاه پیوند شایسته و بایسته‎ای با هواداران ندارند و هنوز هم هیچ نشانه‎ای از آن دیده نمی‎شود.

مطمئن باشید با این پیوند تار عنکبوتی نمی‎توان انتظاری بیش از این از سوی مردم داشت.

درست است که هواداران آذربایجانی حاضرند از هر گونه اقدامی به سود تیم محبوب‎شان فرو نگذارند، ولی این نه به خاطر من و شما که به خاطر علاقه‎شان به تیم خودشان است. فکر و اندیشه‎ی ما همواره به دلیل در حاشیه ماندن به هدر می‎رود: حاشیه‎ای شامل دست اندرکاران باشگاه و مردم. دوری گزیدن از مردم و بی‎اهمیت بودن بدانان از لزومات طرز تفکر قرون وسطایی ماست.

در سویی قرار می‎گیرندکه ارتباط یک طرفه با مردم حاصل می‎شود: ارتباطی از بالا به پایین. و نه ابدا چیزی که ممکن باشد به آن بالاها برسد. آن بالاترها فقط صدای‎شان می‎رسد و پایین‎ترها باید فقط اطاعت امر کنند. این گونه طرز تفکر سال‎هاست که بایکوت شده است. گوش مردم دیگر بده‎کار این صداها نیست. هر آن چه تشخیص مردم است (که گاه هم به اشتباه) به آن عمل کرده و تبلیغ‎اش را روا می‎دارند. وقتی به خاطر یک علم یا بیرق قرمز گرفتار می‎شوند، یا با خراب شدن دستگاه کارت خوان دم دروازه می‎مانند، و بدتر از همه چیز، در سردرگمی تماشای بازی خارج از خانه قرار می‎گیرند، باید بیش از این‎ها بی‎خیال همه‎ی اتفاقات باشند که دست یاری دراز کنند. ولی من به عنوان یک هوادار کوچک می‎دانم که در شرایط بد از سر بی‎خیالی کارهای بزرگی می‎کنند و بیرق تراختور را هم چنان برافراشته نگاه می‎دارند. چشمان آنان با یک علامت پرسش دیگر هم چنان خواهد درخشید. اینان اگر دست یاری بیارند نه به خاطر مدیر عامل باشگاه و نه کس دیگر، بلکه به همان علاقه‎شان به تیم‎شان خواهد بود. و آقای جعفری عزیز باید مغزشان را بیش از این بفشارند تا به منابع مالی پر رونقی راه یابند، مثل تیم‎های دو قلوی مرکز که هر از گاهی کام‎شان را شیرین می‎کند.

کسانی که آقای شفق را تخطئه کردند که نتوانسته از عهده‎ی منابع مالی باشگاه درآید و هزینه‎های زیادی دم دست گذاشت، هم اینک خود در چاه افتاده‎اند. فرق آقای شفق با این کادر در این است که او بیش از این‎ها با مردم همراه بود. اگر هم از مردم انتظاری داشت نا به جا نبود.




:: بازدید از این مطلب : 498
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : 21 دی 1389 | نظرات ()
مطالب مرتبط با این پست
لیست
می توانید دیدگاه خود را بنویسید


نام
آدرس ایمیل
وب سایت/بلاگ
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

آپلود عکس دلخواه: